قرار است اینجا نگاشته شوم . اینجا تأملات و حال درونی ام را خالی می کنم . دیگر قرار نیست ، بنا را بر مصلحت ببینم ، وقتی که دل گرفته ام خود را خوشحال نشان بدهم . اینجا قرار است خودم باشم . می خواهم از ادا در آوردن دوری گزینم . مهم نیست چه تصوری پیش می آید . مهم آن است تاملات من نگاشته شود تا باری از دوش برداشته گردد . عزیزانم اگر اینجا را می خوانی دلداری و دلسوزی اکیدا ممنوع است . مخلصیم !
ادامه...
شنیدیم وبلاگتان تخته کردید ، پیش خود گفتیم حیف بودید! اما از اینکه مجدد تصمیم داری بنویسی حتی به این خاطر که نگاشته شوید مسروریم.
مرسی زهره جان .
دختر انتظار
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 ساعت 08:03 ق.ظ
سلام مبارک باشه وبلاگ جدید حسابی نگرانمون کردید از آقا جواد احوالتون رو پرسیدم ولی متاسفانه جوابی دریافت نکردم ذات مترو و مسیرهای منتهی به مترو دلگیره نانت گرم آبت سرد خانه دلت آباد(گل) تو آیکون هاتون گل نبود .
سلاممممممممممممممم

بالاخره پیدات کردم بی معرفت ...تو نمی گی بذار به این سوری مزخرف خبر بدم که چرا نیستم؟
واقعا که دیگه داشتم از هرچی بامرام بود ناامید می شدم...
دفعه اخرت باشه برای یهو رفتن و نگفتن
دعوا بسه ..حالا بگو ببینم اصل حالت چطوره ؟خوبی احسان جان؟
سلام . شرمنده ام سوری عزیز . اصل حالم هم خوبه . بد نیست . ممنون .
شنیدیم وبلاگتان تخته کردید ، پیش خود گفتیم حیف بودید!
اما از اینکه مجدد تصمیم داری بنویسی حتی به این خاطر که نگاشته شوید مسروریم.
مرسی زهره جان .
سلام
مبارک باشه وبلاگ جدید
حسابی نگرانمون کردید از آقا جواد احوالتون رو پرسیدم ولی متاسفانه جوابی دریافت نکردم
ذات مترو و مسیرهای منتهی به مترو دلگیره
نانت گرم آبت سرد خانه دلت آباد(گل)
تو آیکون هاتون گل نبود .
تشکر از شما . خودتان گلید . ( گل)
داشتم آیکون های جذابت رو امتحان می کردم! :دی
آیکون های اینجا جذاب نیستند .
نمی دونم تو کامنت قبلی اسمم رو نوشتم یا نه! چه زود الزایمر گرفتما!
ننوشتی . عیبی ندارد . حالا شدی شبیه من :دی